خودمم نمیدونم چمه...
از خواب ها پرید،از گریه ی شدید...
اما کسی نبود... اما کسی ندید...]
از خواب می پرم، از گریه ی زیاد
از یک پرنده کـه خود را به باد داد
از خواب می پری از لمس دست هاش
و گریـــــه می کنـــــی زیــر ِ پتــو یواش
از خواب می پرم می ترسم از خودم
دیوانــــــه بودم و دیوانـــــه تـــر شدم
از خواب می پری سرشار خواهشی
سردرد داری و سیگار مــــی کشـی
از خواب می پرم از بغض و بالشم
که تیر خورده ام که تیر می کشم
از خواب مــــی پری انگشت هاش در...
گنجشک پر... کلاغ پر... پر... پرنده پر...
از خواب می پرم خوابی که درهم است
آغوش تو کجاست؟! بدجور سردم است
از خواب مــی پری از داغـــی پتـو
بالا می آوری... زل می زنی به او...
از خواب مـــی پرم تنهاتر از زمین
با چند خاطره، با چند نقطه چین
از خواب می پری شب های ساکت ِ
مجبــــور ِ عاشقــی! محـکوم ِ رابطه!
از خواب مـــی پرم از تــــــــو نفس، نفس...
قبل از تو هیچ وقت... بعد از تو هیچ کس...
از خواب می پری از عشق و اعتماد!
از قرص کـــــم شده، از گریـه ی زیاد
از خواب مــــی پرم... رؤیای ناتمام!
از بوی وحشی ات لای ِ لباس هام
از خواب مـــی پــری با جیــــــــــر جیـــــــــــــر تخت
از گرمی تنش... سخت است... سخت... سخت...
[از خواب هــــا پـــرید در تخت دیگـــری
از خواب می پرم... از خواب می پری...
چیزی ست در دلت، دردی ست در سرم
از خواب مــی پری... از خواب می پرم...]
یکی از ترسایی که دارم:منم جزو اینا باشم
از همه چيز شاکي اند
آن ها که روش زندگي شان را مثل مبلمان خانه
دائم عوض مي کنند
همينطور دوستان و رفتارشان را
پريشاني شان دائمي است
و به همه کس سرايتش مي دهند
از آن ها دوري کنيد
يکي از کلمات کليدي آن ها عشق است
از آنان که ادعا دارند
هر آن چه مي کنند دستور خداست هم بپرهيزيد
چرا که نتوانسته اند آن طور که مي خواهند زندگي کنند
eyes,nose,lips
you left me paralyzed, no cure, no rehab for me
funny that you got the nerve to keep asking me
how i’ve been
you’re the victor in this pageantry
but the only trophy you deserve, catastrophe
i’d rather we be dead to each other
no eulogies said for each other
no “rest in peace”s
the memories got my chest in pieces
i’m praying that your eyes are the first to go
the way they looked when you smiled
the way they opened and closed
and your nose, every single breath against my neck
and then your lips, every empty promise made and said
please fade, fade to black
please fade, fade to black
but the nightmares come back
because your eyes, nose, lips
every look and every breath
every kiss still got me dying
uh, still got me crying
because your eyes, nose, lips
every look and every breath
every kiss still got me dying
uh, still got me crying
forget a promenade, let’s juggernaut,
down memory lane, leave no thought alive
to the slaughter house, i’m taking my pain
time to sever my brain from my heart and soul
my knees are burning hot, but God is cold
I’ve been told, one day you’ll know
too much of heaven’s a sin
after the show, it’s only hell that it brings
so take it slow and let time heal everything
they say that time flies, but you keep breaking its wings
you’ll never fade, fade to black
please fade, fade to black
but the nightmares come back
because your eyes, nose, lips
every look and every breath
every kiss still got me dying
uh, still got me crying
because your eyes, nose, lips
every look and every breath
every kiss still got me dying
uh, still got me crying
you wish me well
you wish me well
i wish you hell
i never want to look into your eyes again
no, i never want to hear you breathe again
let me go, let me go
baby, tell me that it’s the end
because your eyes, nose, lips
every look and every breath
every kiss still got me dying
uh, still got me crying
the tears drive me out of my mind
because your eyes, nose, lips
every look and every breath
your kiss still got me dying
uh, still got me crying
crying, crying
+یاد آور کلی خاطرات...
- پژییییییی یادته؟؟؟؟خخخ دیوونه بودیما...قاب عکس.تابلو.بنر
"من خیلی فکر کردم تا فهمیدم این رو!
اینکه خسته میشیم، از همه چی!
از تنهایی خسته میشیم و دوست داریم با کسی باشیم
از با کسی بودن خسته میشیم.
دوست داریم تنها باشیم،از کار کردن خسته میشیم و دوست داریم استراحت کنیم،
اما حتی از استراحت کردنم خسته میشیم و دوست داریم کاری کنیم.
از داشتن، نداشتن، بودن، نبودن، خواستنن، نخواستن..
از همه چی زود خسته میشیم.
من خیلی فکر کردم تا این ها رو فهمیدم،اما دروغ چرا، من حتی از فهمیدنم خسته شدم.
روزبه معین"
خرم داره
دلم میخاد ادم چند سال پیش باشم ادمی که واسه خدای خودش وقت میذاشت ادمی که با خداش دوست بود مثه دوستی با زینب که تا حالا یه بار توش قهر نبوده
دلم میخاد بعضی ادما از خاطراتم حذف بشن
دلم میخاد بعضی صداها از خاطراتم حذف بشن مثه صدای جیغ
دلم میخاد هدف داشته باشم
دلم میخاد برم زیر بارون و فریاد بزنم و گریه کنم
دلم میخاد بعضی بوها از کل دنیا حذف بشن
دلم میخاد یه سفر برم تا ماه و برگردم
دلم فقط تو رو میخاد.....
بازم یه شب بدون تو
همیشه بخاطر اطرافیانم باید نزدیکترین و دوست داشتنی ترین افراد توی زندگی مو برنجونم
دلم میخاد این چند سالی فقط بگذره خیلی سریع...
پشیمون میشم از این که زود گذشته ولی الان تحملم کم شده....
خدایا میشه....
پژی"
دوستام...
رسیدم به بخش تلفظ
یاد نکته های معلم زبان راهنمایییم افتادم
یه دفعه ای رفتم تو خاطرات راهنمایی
اون مدرسه با این که حیاط کوچیکی داشت ناظم خیلی بدی داشت ولی از بهترین دوران مدرسه ام بود
یاد گروه سرود اوفتادم که زنگ ها رو به خاطر سرود جیم میزدیم
یاد مسافرت مون که خیلی خوش گذشت البته جای زهرا جونم خیلی خیلی خالی بود
یایاد شیطنت هایی که با بچه های اون کلاس داشتیم با این که دو تا کلاس جدا بودیم ولی همیشه با هم بودیم
همیشه گذشته خیلی خوبه
همیشه حسرت گذشته رو داریم
واسه همین باید از الان مون خوب استفاده کنیم حالشو ببریم
دوستام...
رسیدم به بخش تلفظ
یاد نکته های معلم زبان راهنمایییم افتادم
یه دفعه ای رفتم تو خاطرات راهنمایی
اون مدرسه با این که حیاط کوچیکی داشت ناظم خیلی بدی داشت ولی از بهترین دوران مدرسه ام بود
یاد گروه سرود اوفتادم که زنگ ها رو به خاطر سرود جیم میزدیم
یاد مسافرت مون که خیلی خوش گذشت البته جای زهرا جونم خیلی خیلی خالی بود
یایاد شیطنت هایی که با بچه های اون کلاس داشتیم با این که دو تا کلاس جدا بودیم ولی همیشه با هم بودیم
همیشه گذشته خیلی خوبه
همیشه حسرت گذشته رو داریم
واسه همین باید از الان مون خوب استفاده کنیم حالشو ببریم